چپ و افق دموکراسی

دریافت مجله

طی چند دهه اخیر حق توسعه‌ی مردم ایران نادیده گرفته شده و فرایند زوال سرعت گرفته است. حتی اصلاح‌طلبان هم برای ایجاد تغییر، الگو و برنامه‌ای نداشتند. اکنون اگر در کوتاه مدت برای فائق آمدن بر بحران‌های فاجعه‌آفرین کاری نکنیم، در بلند مدت هم اقدامی ثمربخش نمی‌توان کرد. در حال حاضر بار اصلی بر دوش روشنفکران و نیروهای سیاسی مستقل در جامعه‌ی مدنی است. نباید منتظر ماند که چنین اقدامی از طرف دولت صورت گیرد. بلکه باید در چارچوب یک برنامه‌ی پژوهشی برای ارائه‌ی برنامه‌ی جایگزین به جامعه، با همه‌ی سختی‌هایش، همت گماشت، و از نقدِ صِرف پرهیز کرد.

دریافت مقاله

این مقاله برگرفته‌ای است از صحبت‌های حبیب‌الله پیمان که از نسبت فعالیت‌های فکری و عملی خود با «مردم» می‌گوید. در این روایت، پیمان به عنوان یک خداپرست سوسیالیست و یک نواندیش دینی، بخش‌هایی از تاریخ فکری خود را طی هفت دهه‌ی پر تلاطم بازخوانی می‌کند. او همچنان بر این عقیده است که گشودن افقی برای سوسیالیسم، دموکراسی، و اخلاق از مسیر خود «مردم» ممکن است. این مقاله در فصلنامه مطالعات ایرانی پویه تنظیم شده است.

دریافت مقاله

این مقاله، برگرفته‌ای است‌ از صحبت‌های مراد فرهادپور، اندیشمند چپ‌گرا، در مورد تجربه‌ی برآمدن عمل سیاسی از درون مباحث نظری. فرهادپور برای پرداختن به این موضوع گزارشی تحلیلی از تاریخ فکری خود عرضه کرده است، که در فصلنامه مطالعات ایرانی پویه تنظیم شده است.

دریافت مقاله

از ابتدای انقلاب رویه‌ی اتحاد و انتقاد مبنای فعالیت بسیاری از نیروهای سیاسی و روشنفکران سپهر عمومی بود، اما به تدریج، در اثر شدت عمل حکومت و یکسان شدن نسبی حاکمیت، رویه‌ی اتحاد و انتقاد به سمت رویه‌ی انتقاد، با محتوایی معتدل یا تند تبدیل شد. در دوره‌ی برآمدن دولت اصلاحات، در میان بسیاری از نیروهای سیاسی و روشنفکران، بار دیگر رویه اتحاد و انتقاد، اما این‌بار نسبت به جناح اصلاح‌طلب نظام رواج یافت.

در حال حاضر با افول جریان اصلاحات و در حالی که به نظر می‌آید نظامی‌گری در شکل پراتوریسم امکان وقوع یافته است، بار دیگر رویه‌ی اتحاد و انتقاد نیز به حاشیه رفته است. چه باید کرد؟

دریافت مقاله

شریعتی‌ متهم به دشمنی با آزادی و دمکراسی است و به عنوان مدافع نظریه «دمکراسی متعهد» در قالب تز «امت و امامت» معرفی‌ شده است. وی را یک اسلامیست و نظریه‌پرداز دولت اسلامی خوانده‌اند و در سلک بومی‌گرایان نوستالژیک مذهبی‌ قرار می‌دهند. آیا میراث شریعتی می‌تواند برای گشودن افقی در آینده به جریان چپ دموکرات و نو در ایران مدد برساند یا در برابر این جریان یک مانع است؟

این مقاله بر آن است تا در یک سطح، از طریق بازخوانی اندیشه‌های شریعتی و در سطحی دیگر، از طریق یک نافرمانی اپیستمیک و پرداختن به نیندیشیده‌های شریعتی، ظرفیت میراث او را در گشودن افقی برای آینده ارزیابی کند.

دریافت مقاله

موضوع تأثیر دیدگاه چپ و کنش حاملان این دیدگاه بر جامعه‌ی ایران، به طور معمول در قلمروهای اقتصاد، جامعه‌شناسی و به ویژه سیاست مورد بحث قرار می‌گیرد. اما در قلمرو هنر این موضوع در محدوده‌ی شعر و ادبیات داستانی باقی می‌ماند و به موسیقی، پدیده‌ای که تأثیری مستمر و فراگیر بر جامعه دارد، کمتر توجه می‌شود. آیا جریان‌های چپ در گفتمان‌سازی موسیقایی در دوران معاصر ایران تأثیری داشته‌اند؟

دریافت مقاله

سرمایه‌داری بدن‌های کارگران، و به تعبیر دیگر بدن‌-‌کارگران، را به خدمت می‌گیرد و رنجی همیشگی را بر آنان تحمیل می‌کند. سرمایه‌داری بنا بر منطق انباشت، نه‌تنها می‌کوشد برای افزایش بهره‌کشی و سودِ هرچه بیشتر، بدن‌ها را با انواع و اقسام تکنیک‌ها و روش‌های مستقیم و نامستقیم تحت اختیار و انقیاد خود درآورد، بلکه نیروی تخیل و تکامل‌طلبی سوژه‌ها را نیز به بند می‌کشد. این مقاله با تمرکز بر چنین نسبت بهره‌کشانه‌ای، انواع دیگری از بهره‌کشی‌های نا‌‌پیدا از بدن‌ زنان و کودکان را نمایان می‌سازد. در سطحی دیگر، می‌کوشد با تأکید بر مفهوم «سیاسی‌کردن رنج»، رویکردهای چپ را فراخواند تا با دغدغه‌ای مستمر نسبت به شیوه‌های جدید سرمایه‌داری برای بهره‌کشی و انقیاد بدن‌ها، پرداختن به این موضوع را به میدانی برای مبارزه بدل کنند.

دریافت مقاله

از زمان مشروطه، با ورود دیدگاه‌های مدرن به ایران، دیدگاه چپ، با مطرح کردن سوسیالیسم و مارکسیسم، وارد جامعه‌ی سیاسی ایران شد و به صورت جریانی تأثیرگذار در قلمروهای نظری و عملی گسترش یافت. جریان چپ در ایران متأثر از تحولات جهانی و ویژگی‌های ایرانی سویه‌ها و صورت‌های متحولی یافته و حامل گفتمان‌های متفاوتی بوده است.

 این مقاله مسیر تحول گفتمانی بخش مهمی از جریان چپ را از دوره‌ی مشروطه تا انقلاب ۱۳۵۷بازنمایی می‌کند. گرایش از سوسیال دموکراسی به کمونیسم، به حاشیه رفتن گفتمان کمونیستی و طرح مارکسیسم در لوای ماتریالیسم دیالکتیک، احیای مارکسیسم- لنینیسم، و رسیدن به مارکسیسم انقلابی و تغییر تاکتیک به مشی مسلحانه، مراحل مختلفی است که در این مسیر پشت سر گذاشته شده است.

دریافت مقاله

موضوع نئولیبرالیسم نه فقط در فضای امروز ایران، بلکه بیش از دو دهه است که در فضای جهانی به عنوان موضوعی مناقشه‌آمیز در تحلیل نظام سرمایه‌داری درآمده است. مفهوم نئولیبرالیسم برای آسیب‌شناسی بسیاری از کژی‌ها در قلمروهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نقشی توضیح‌دهنده ایفا کرده است. اما ادبیاتی که در نقد نئولیبرالیسم انتشار یافته است تنها حاوی دیدگاه‌های متعلق به جریان‌های چپ نیست، بلکه بسیاری از نظریه‌پردازان و صاحب‌نظران لیبرال، در تحلیل و ابراز موضع نسبت به نئولیبرالیسم زبان به انتقاد گشوده‌اند و تلاش کرده‌اند میان اهداف و عملکرد لیبرالیسم و نئولیبرالیسم تفاوت بگذارند. این مقاله با در نظر داشتن مفهوم و عملکرد نئولیبرالیسم، آن‌چه را در مباحث نظری و روشنفکری و در حیطه‌ی سیاست‌گذاری در ایران تجربه شده است، در معرض موشکافی قرار داده و نسبت آن را با دموکراسی تبیین کرده است.

دریافت مقاله

این مقاله تلاشی است تا از سویی افسانه‌های پردازش‌شده‌ی نئولیبرالی به چالش گرفته شود و بدیلی برای نظم اقتصاد سیاسی جاری، چه در سطح جهانی و چه در سطح ملی، با تفاوت‌هایی در استراتژی‌ها، به‌دست آید و از سوی دیگر، نحوه‌ی مواجه چپ در شرایط خاص اقتصاد سیاسی ایران با مسأله‌ی مهم «تودرتویی نهادی» مورد بحث قرار گیرد. قسمت اول مقاله، به سیطره‌ی فکری نئولیبرالیسم در دوره‌ی پساکمونیسم و شکست آن، و در نتیجه ضرورت تاریخی بازگشت چپ دموکراتیک، می‌پردازد. در قسمت دوم، برخی از افسانه‌های ایدئولوژیک نئولیبرالیسم مورد نقد قرار می‌گیرد و با استفاده از چارچوب تحلیلی شانتال موف، نشان داده می‌شود که تلاش چپ برای کسب قدرت هژمونیک در چارچوب یک «آگونیسم»، (رقابتی که طرفین، تفاوت یکدیگر را حذف نمی‌کنند)، به مثابه‌ی امر سیاسی با هویت اجتماعی، هم دموکراتیک و هم اجتناب‌ناپذیر است. در قسمت دوم، برخی از افسانه‌‌های نئولیبرالی در حوزه اقتصاد به چالش کشیده شده، نشان داده می‌شود که لازمه‌ی پیشبرد پروژه‌ی مساوات‌گرایی اجتماعی و اقتصادی، تحقق نظام مالیاتی پیشرفته‌ی تصاعدی و اعمال مالیات بر ثروت جهانی، با اتکاء به قدرت هژمونیک مبتنی بر مفصل‌بندی نیروهای اجتماعی، حول اشکال مختلفی از دغدغه‌های مساوات‌گرایانه، از طبقاتی و جنسیتی گرفته تا زیست‌محیطی و قومی و دینی و مذهبی، است. قسمت چهارم، به چالش چپ در شرایط خاص اقتصاد سیاسی جاری ایران یعنی تودرتویی نهادی و نحوه‌ی مواجه‌ی با آن می‌پردازد. قسمت پایانی مقاله، خلاصه و نتیجه را در بر می‌‌گیرد.

دریافت مقاله

با وجود ضربه‌ای که فروپاشی نظام‌های سوسیالیستی بر جریان چپ وارد آورد، در آستانه‌ی سده‌ی بیست و یکم میلادی، در جبهه چپ دیدگاه‌هایی دوباره سربرمی‌آورند که در گذشته اعتبار خود را منوط به دفاع از بلوک سوسیالیستی در صحنه‌ی سیاست جهانی نکرده بودند. به علاوه، در فرصتی که به دلیل بحران‌های سرمایه‌داری به‌وجود می‌آید، در میان جریان چپ، فضایی گشوده می‌شود برای بازخیزی و تولید نظریاتی با مبانی و ادبیاتی متفاوت از نظریاتی که با عنوان “چپ ارتدکس” شناخته می‌شوند. بدین‌گونه، گفتمانی نو در جریان چپ، در صحنه‌ی جهانی پدید می‌آید. این گفتمان حامل چند ویژگی است که آن را از گفتمان پیشین متمایز می‌کند:

– تغییر توجه کانونی از طبقه کارگر به فرودستان و به‌حاشیه‌رفتگان.

– توجه مبنایی به نوعی دموکراسی، متفاوت از دموکراسی لیبرال رایج و مبتنی بر گذر از یکدستی و رسیدن به تفاوت.

– نزدیک شدن به تعریف امر سیاسی به معنای آرنتی، که گوهر آن تفاوت و برابری است.

– گذر از دترمینیسم، از طریق مفهومسازی نوینی از سیاست.

دریافت مقاله